معنی مساعده فرانسوى
حل جدول
آوانس
مساعده
پیش پرداخت
بنک
آوانس
مساعده دادن
ارفاق
نویسنده فرانسوى
آلبر کامو
انقلابى فرانسوى
دانتون
فیلسوف فرانسوى
دکارت، روسو
شاعر فرانسوى
نروال
فرهنگ معین
(اِمص.) یاری، پیش پرداخت. [خوانش: (مُ عِ دَ یا دِ) [ع. مساعده]]
فرهنگ فارسی هوشیار
مساعده و مساعدت در فارسی: فریاتش فریات یارمندی یاری، پیش پرداخت زبانزد اواری، همراهی ، مبلغی پیشکی پرداختن پیش پرداخت، (اسم) پولی که پیشکی پردازند پیش پرداخت.
فرهنگ عمید
پیشپرداخت،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آرمون، بیعانه، پیشپرداخت، پیشمزد، تقاوی
فارسی به عربی
اسکان، تقدم
فارسی به آلمانی
Unterkunft, Vorangehen
معادل ابجد
577